سنگر سایبری جبهه

فـــــرهـنــــــگـی انـقـــــلاب اســـــلامــی آبــــــادان

سنگر سایبری جبهه

فـــــرهـنــــــگـی انـقـــــلاب اســـــلامــی آبــــــادان

مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً
سوره احزاب - آیه 23

از میان مؤمنان مردانى‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند (۲۳)
پیوندهای روزانه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدای گمنام» ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۱:۰۲ ق.ظ

شهدا شرمنده ایم ...

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خوشنودی ماست
امروز 30 ستاره گمنام ، بسیار غریبانه آمدند ...

در دلتنگی و غربت دلمان به یاد شما می افتیم به راستی که شما زنده اید و ما...

و درد دل با شما میگوییم تا شاید التیامی بر دلمان باشید و ...

از ناملایمات روزگار بر ارباب شما سید الشهداء به واسطه قرابت شما پناه میبریم تا شاید ...

شهداء شما را به صاحب عزای حسین علیه السلام مولای حی و حاضرمان که چشمان نابینای ما نمیتواند ببیند آنچه شما میبینید و میدانید دستمان را بگیرید تا شاید از این زمانه غریب و از این خاک رهایی یابیم و به وصالتان نائل شویم 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۳ ، ۰۱:۰۲
سه شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۳، ۰۴:۵۴ ب.ظ

پوستر مادر شهید بهروز صبوری

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خوشنودی ماست

شاید شما هم کلیپ مادر شهیدی را که نمایانگر گریه‌ها و انتظار این مادر در استقبال از شهدای گمنام است مشاهده کرده‌اید. این کلیپ با عنوان «گمنام 61» بارها در فضای مجازی و رسانه ملی منتشر شده است. (برای مشاهده به ادامه مطلب مراجعه شود) ایشان مادر شهید بزرگوار بهروز صبوری هستند. مادر شهید صبوری در مراسم تقدیر از عوامل فیلم «شیار 143» گفت: آرزوی من این است که بعد از این همه سال تنها یک بند انگشت از فرزندم برای من بیاورید. و حالا بعد از این همه سال یوسف گم گشته به قلب مادر بازگشته است. نهایتاً تحقیقات در این زمینه مشخص کرد که پیکر مطهر شهید بهروز صبوری در جریان به خاک سپاری جمعی از شهدای گمنام دردانشگاه خلیج‌ فارس بوشهر در اردیبهشت ماه سال 1389 به خاک سپرده شده است.

برای دریافت سایز اصلی به ادامه مطلب مراجعه نمایید

اما چند خط برای مادر شهید :

سلام مادر بزرگوار. اولین بار که گریه هایت را دیدم در یادواره شهدای آبادان بود. دعایم این بود کاش می شدیوسف گم گشته ات برگردد. کاش می شد داماد بی نشانت برگردد. اما او بود و شما گرد جهان به دنبال او. شاید دلش دلبری می خواست. اما من می گویم بهروز خودش را از ما پنهان کرده بود. از ما که هر روز روی خون او پا می گذاریم. شاید می دانست روزی به او افراطی خواهند گفت، روزی کم سواد خواهند گفت و روزی بی ترمز خواهند گفت. اما حالا که شما به یوسف گم گشته ات رسیدی دعای کن تا ماهم یوسف مان را پیدا کنیم که سال هاست ماهم گرد جهان می گردیم اما غافل از آنکه او بدنبال ماست....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۶:۵۴